آرتميس عزيزمآرتميس عزيزم، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

@@ عشق و زندگي = آرتميس @@

سفرنامه 1

سلام به همه خاله هاي مهربون ببخشيد مدتي كمرنگ بوديم نشد بهتون سر بزنيم پست امروز مربوط به 2 ماه قبل ميشه كه ما به مشهد رفته بوديم كه البته عكس ها همه مربوط به شمال ميشه در طول سفر به  هر جا كه قدم ميگذاشتيم سيل مشتاقان به سوي ما سرازير ميشد و با گفتن چه ني ني نازي و يا فشردن لپ اينجانب علاقه خود را ابراز مينمودند وهمگي آنها با هم اتفاق نظر داشتند كه ما كپي برابر اصل بابايمان هستيم   خب بالاخره رسيديم به جايي كه بتوانيم كمي بياساييم مثل بچه هاي خوب مينشينيم كه بابايمان براي ما چاي بريزد اما زهي خيال باطل همچنان ميفرمايند چاي براي شما خوب نيست اي بابا ما الان يك سالمان ميباشد  حتي يك سال و 8 روزه ميباشيم ...
27 آبان 1392

ماه آسمون بابا

                   تو که ماه بلند آسمونی                 منم ستاره می شم و دورتو می گيرم تو که ستاره مي شی دورمو می گيری منم ابر می شم، رو تو می گيرم               تو که ابر مي شی رومو مي گيری               منم بارون می شم، نم نم می بارم تو که بارون می شی، نم نم می باری منم سبزه می شم، سر در ميارم   &nb...
11 آبان 1392

برگشت از مسافرت

جيــــــــــــــــــــــــــغ               دســـــــــــــــــــت               هـــــــــــــــــــــــــورا   آرتميس جونم از مسافرت برگشت   خوشكل خاله پنج شنبه 1392/06/21  از مسافرت برگشت   ...
6 آبان 1392

شيطونك مامان

ناز پري مامان عشق كتابه وقتي ميخواي ما برات كتاب بخونم خودت  ميري  كتابتو مياري  بعد هم بايد حتما بياي رو پام بشيني اول پاتو ميزاري روي پام بعد هم با دستات آويزون ميشي به گردنم كه ميخواي بياي بغلم                 اينجا هم داري با لگوهات بازي ميكني  همه رو ميريزي بيرون بعد هم از كيف لگوها به جاي كوله پشتي استفاده ميكني     و اما يه خرابكاري ديگه      مملو در محو وجود آگهي بازرگاني   فداي اون قدرت تمركزت بشم عزيزم كه از هر طرف صدات كنم  تمركزت بهم نميريزه  هر چي صدات كنم نگاه ...
6 آبان 1392
1